از مثال هایی در دسترس همه استفاده کنید: قانون شماره 4 ارتباط موثر

چهارمین فرمان برای ارتباط بهتر با مخاطبان

ما به قسمت چهارم از تمرکز خود که اختصاص داده شده است رسیده ایم ارتباط موثر و زمان آن فرا رسیده است که به یک قانون جدید و مهم بپردازیم یک پیام نوشتاری و شفاهی قانع کننده بسازید. فرمانی که می‌خواهیم به شما تقدیم کنیم نکته سوم قسمت قبلی را به حداقل می‌رساند: خودتان را به جای طرف مقابلتان بگذارید. دیده‌ایم که چگونه می‌توان به این قاعده (تا حدی شبیه به نگرش همدلی) که در عمل ترجمه شده است، دست یافت. در مجموعه ای از شیوه های خوب بیان کنید در نظر داشته باشید و در صورت نیاز به کار ببندید: به افراد روبروی خود گوش دهید، با سؤالات منسجم تعامل کنید، به چشمان طرف مقابل نگاه کنید، تجربیات خود را بگویید. نکاتی که زمینه ساز آن است آن را یک قدم جلوتر ببرید: نمونه هایی از شنوندگان (یا خوانندگان) را که در دسترس همه است، مطابق با اهداف تجاری از پیش تعیین شده، بیاندیشید و برای عموم ارسال کنید. بنابراین بیایید نگاهی دقیق تر به این قانون چهارم و ضروری برای یک نفر بیاندازیم ارتباط موثر، مدرن و موفق

معنی استفاده از مثال ها در دسترس همگان چیست

بیایید ابتدا با تعریف شروع کنیم. «استفاده از مثال‌هایی که در دسترس همه است» فقط به معنای ارائه مثال‌های ساده و قابل فهم نیست. همچنین و بالاتر از همه به معنای انتخاب اطلاعات و موقعیت هایی است که قادر به انجام آن هستند گسترده ترین مخاطبان ممکن را درگیر کند. برای انجام این کار، نمونه ها باید در هدف مخاطبان ما باشند، که عاملی اضافی در مقایسه با بی واسطه بودن ارتباط است. اگر توجه لازم را نداشته باشیم، خطر این را داریم که خیلی واضح و مستقیم باشیم، اما رهگیری نکنیم علاقه واقعی مردم که پیش روی خود داریم از بسیاری از سخنرانی‌هایی که در تاریخ ثبت شده است، می‌توان به سخنرانی رابرت کندی، سیاستمدار، زمانی که در دانشگاه کانزاس سخنرانی کرد، اشاره کرد. 18 مارس 1968 بود و "باب" این فرصت را داشت که تولید ناخالص داخلی را به عنوان یک شاخص اقتصادی که در مقایسه با رفاه واقعی کشور اهمیت کمی دارد، توصیف کند. یک موضوع پیچیده، با این حال بسیار قابل استفاده است هم برای کیفیت ارتباط و هم برای مثال ها بتن گزارش شد:

تولید ناخالص داخلی قفل های مخصوص درهای خانه و زندان های ما را برای کسانی که سعی در شکستن قفل ها دارند قبض می کند. این شامل تفنگ ویتمن و چاقوی اسپک و برنامه های تلویزیونی است که خشونت را به منظور فروش اسباب بازی به فرزندانمان تمجید می کند. با تولید ناپالم، موشک و کلاهک‌های هسته‌ای رشد می‌کند و تنها زمانی افزایش می‌یابد که زاغه‌های محبوب بر روی خاکسترشان بازسازی شوند. شامل ماشین های زرهی پلیس برای مقابله با شورش های شهری. تولید ناخالص داخلی سلامت خانواده های ما، کیفیت آموزش آنها یا لذت لحظات فراغت آنها را در نظر نمی گیرد.

اگر رابرت کندی با مخاطبانی از اقتصاددانان بین‌المللی از کشورهای دیگر روبرو می‌شد که لزوماً غربی نبودند، به احتمال زیاد نمونه‌هایی بسیار دورتر از زندگی روزمره را ذکر می‌کرد. استراتژی های اقتصادی خارجی، تحلیل های اجتماعی، نتایج تحقیقات علمی، نظرات کارشناسان در مورد این موضوع... در عوض، او چاقوی اسپک، برنامه های تلویزیونی کودکان و ماشین های زرهی پلیس را زیر سوال برد. مفاهیمی مطابق با هدف شما دانشجویان و اساتید آمریکایی

سه نوع مثال برای ارتباط موثر

اگر ضروری است در گفتار شفاهی یا متن نوشتاری خود نمونه هایی را به خاطر بیاوریم که در دسترس همگان است و - با دانستن آن از قبل - با ویژگی های عمومی سازگار است، لزوماً پیروی از استراتژی کندی و انتخاب گزارش مفاهیم یا اشیاء شناخته شده ضروری نیست. هیچ کمبودی در جایگزین وجود ندارد، ما سه مورد اصلی را از بدیهی ترین آنها گزارش می کنیم.

1) فهرست داده ها

گزینه اول همان چیزی است که کندی جونیور در سخنرانی خود در دانشگاه کانزاس اتخاذ کرد. مجموعه ای از اصطلاحات در قالب یک لیست، دکالوگ یا فهرست. بیایید سعی کنیم یک مورد معمولی برگرفته از دنیای دیجیتال را ببینیم. به جای ستایش شرکت با توضیحات خالی محتوا – اشتباهی که اغلب در صفحه درباره بسیاری از وب سایت ها دیده می شود – بهتر است نقاط قوت را برگردانید با مثال‌ها و داده‌های بلافاصله قابل درک: 20 سال تجربه، بیش از 4.000 مشتری راضی، ساخت کشور سوئیس، شریک رسمی شهر ... به عبارت دیگر، داده‌های هدفمند، در دسترس همه، که ارتباطات را بسیار مؤثرتر می‌کند.

2) مثال در قالب مقایسه

این نمونه کلاسیک است که ابتدا به ذهن می رسد. در اینجا نیز سخنرانی‌ای را گزارش می‌کنیم که یکی از زیباترین سخنرانی‌های تاریخ در زمینه سخنرانی‌های آغازین (سخنرانی‌های رسمی برای فارغ‌التحصیلان اخیر) محسوب می‌شود. در این مورد او بود که آن را تلفظ کرد نویسنده فاستر والاس، به عنوان یکی از درخشان ترین نویسندگان مدرن در جهان شناخته می شود. بخش متن بسیار طولانی است، ما فقط قسمت اول را گزارش می کنیم زیرا برای روشن شدن منظور ما از "مثالی در قالب مقایسه" کافی است:

به عنوان مثال، بیایید یک روز معمولی بزرگسالان را در نظر بگیریم، و شما صبح از خواب بیدار می شوید، به کار سخت یقه سفید-فارغ التحصیل خود می روید، و هشت یا XNUMX ساعت سخت کار می کنید، تا اینکه در پایان روز، خسته و حتی اندکی استرس می شوید و تنها کاری که می خواهید انجام دهید این است که به خانه بروید، از یک شام خوب لذت ببرید، و شاید صبح زود به رختخواب بروید تا یک ساعت از خواب بیدار شوید. از نو شروع کن

در اینجا اساساً یک بار دیگر وضعیت مشترک را انتخاب می کنیم به شدت مخاطب خاصی را هدف قرار داده است (در این مورد فارغ التحصیلان اخیر) به قصد روشن کردن اصل موضوع. همین استراتژی را می توان در زمینه های دیگر، هم به صورت کتبی و هم به صورت شفاهی اتخاذ کرد.

3) سابقه شخصی

سپس یک امکان سوم برای درج یک یا چند مثال در ارتباط موثر ما وجود دارد. این بار بحث استفاده از فهرستی از اشیا، نقاط قوت یا ویژگی ها (مورد اول) و یا مقایسه با یک موقعیت شناخته شده (مورد دوم) نیست. ترفند، بلکه، شامل یادآوری یک داستان شخصی است و آن را عمومی کنید. بیایید دوباره به دانشگاه برگردیم، و دقیق تر به استنفورد، جایی که استیو جابز صحبت کرد در 12 ژوئن 2005 در مقابل انبوه دانشجویان. در اینجا نیز به دلایل فضایی، متن را به قسمت اساسی تقلیل داده ایم.

من فوراً برای شما مثال می زنم. کالج رید در آن زمان بدون شک بهترین آموزش خوشنویسی را در کشور ارائه می کرد. [...] از آنجایی که دروس رسمی را رها کرده بودم، تصمیم گرفتم که در کلاس خوشنویسی شرکت کنم تا یاد بگیرم اینگونه بنویسم. آنجا بود که در مورد فونت‌های سریف و سان سریف، تفاوت بین فضاهایی که ترکیب‌های مختلف حروف را تقسیم می‌کنند، و در مورد آنچه که متن لترپرس را عالی می‌کند، یاد گرفتم. […] ده سال بعد، زمانی که اولین مکینتاش را طراحی می کردیم، همه چیز به من بازگشت. و ما از همه آن برای مک استفاده کردیم این اولین کامپیوتر با تایپوگرافی فوق العاده بود.

نتیجه به زودی گفته می شود. بر اساس پیام، بر اساس مخاطب، بر اساس سهمی که می توان کرد، می توان به یک یا چند نمونه از این نمونه ها متوسل شد و یک ارتباط نظری و کلی را به پیامی فراموش نشدنی برای کسانی که به آن گوش می دهند و می داند تبدیل می کند. شاید یک روز برای کسانی که آن را می خوانند!